پرنسس های چادری

حجابم را دوست دارم چون خدایـــــــــــــم را دوست دارم . . .
 خانه تماس  پرنسس های چادری

آمار

  • امروز: 357
  • دیروز: 160
  • 7 روز قبل: 825
  • 1 ماه قبل: 2668
  • کل بازدیدها: 90491
  • زن از منظر تاریخ
    ارسال شده در 15 بهمن 1394 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع

    پیش از بازشناسی زن از نگاه وحی و تبلور این حقیقت در آیینه دین بررسی سیمای زن در گستره ی تاریخ تماشایی و خواندنی است.

    از همان آغاز افرینش انسان زن در دو سویه افراط و تفریط قرار داشته گاه او را از مقام انسانی فرود اوزرئه و به دیده حیوان به نگریسته اند.

    تاریخ زن زن از منظر تاریخ زن از منظر تاریخ چگونه است؟ منظر نظر دهید »
    توضیحات نمایشگاه
    ارسال شده در 25 مهر 1394 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع

    اولش باورمون نمی شد که بشه ولی الحمد الله شد اواخر مرداد 94 بود که توسط معاونت فرهنگی مدرسه بحث راه اندازی نمایشگاه مطرح شد. مشغول گذراندن کلاسهای تابستانه(هم خوانی و طرح امید و آموزش کمک های اولیه) اتاق فکری با یکی از اساتید خوش ذوق که طراحی چند نمایشگاه دیگه هم انجام داده بودند تشکیل شد. قرار شد موضوع بشه«طلبگی». تا بیشتر بفهمیم و بشناسیم که کجا اومدیم و چه کار باید بکنیم از اوایل شهریور فضا سای و کارمون شروع شد. ماه رمضون بود و هوا خیلی گرم.اما بچه های مقطع سیکل حوزه علمیه الزهرا(س)«یاعلی»گفته بودیم و موندیم تا آخرش… دیوار های سالن باید با پارچه ساتن پوشانده و تزئین میشد. پارچه های ساتن یاسی و صورتی و سفید غرفه فرهنگی اجتماعی رو پوشاند پاچه های ساتن سبز و سبز فسفری؛غرفه اخلاقی و پاچه های آبی غرفه علمی و پاچه های سبز و سفید و قرمز پوشش غرفه سیاسی شد. هر غرفه را به یک شکل تزئین کردیم. و بعد محتوا سازی غرفه شروع شد. دو نفر از دانش آموختگان هم نوی ساختن ماکت ها و طراحی نوشته ها حسابی بهمون کمک کردن. ویه سری از نوشته ها هم طراحی و تایپ شد. جملات احلاقی از علما آیات قرآنی توصیه هایمقام معم رهبری و… برای هر غرفه هم یه شاخصو الگو مشخص کردیم از علما در قید حیات استان خودمون یزد. شاخص غرفه فرهنگی اجتماعی که در آن بحث ممنوعیت پوشش بانوی مومن و پوشش بانوی مومن طلبه و همچنین آسیب هایو فوائد فضای مجازی مطرح شدند حاج آقا ی راشد یزدی و بخشی از زندگینامه ایشون ثبت شد. شاخصغرفه اخلاقی هم حضرت آیت الله علاقه بند معرفی شدند و غرفه چهار حیطه ارتباطی هم اخلاقی طلبه را بررسی کرد ارتباط با امام زمان. ارتباط با والدین خصوصا مادر و ارتباط با استاد و ارتباط طلبه با خدا از جملات اخلاقی علما و آیات مربوطه ی قرانی نیز استفاده شد. در غرفه علمی 5 سال تحصیلی حوزه با کتب درسی و شاخه های تحصیلی به تصویر کشیده شد و مرجعیت علوم حوزوی به کتب اربعه و در نهایت یه قرآن را نماد سازی کردیم. از توصیه های علما در مورد اهمیت علم و روشهای تحصیل علومحوزه(مباحثه و …) هم استفاده شد. غرفه سیاسی نیز با به تصویر کشیدنپیام نوروزی رهبری در مورد آرزوهای دست یافتنی برای کشورمان و استفاده از نماد ابر(آرزو ها)و نردبان(شرایط تحقق آرزوها)و نقشه راه قرار دادن کلمات کلیدی در بیانات مقام معظم رهبری در6ماه اخیر و استفاده از سخنان مقام معظم رهبری به اهمیت بحث ولایت پذیری و بصیرت پرداخته شد. همچنین پوستر عکس 4 مدیر سابق حوزه علمیه الزهرا(س)و زندگینامه و سوابق اجرایی و دست نوشته ای از ان بزرگواران خطاب به طلاب هم زینت بخش نمایشگاه بود. و با طراحی طراحی آرم مدارس علمیه سطح شهرمان به شکل منشوری بحث وحدت حوزه های علمیه خوهران و همدلی و تجمیع قلوب ایشان به تصویر کشیده شد. در ورودی غرفه نیز از دانش آموختگان موفق و فرهیخته این حوزه و سوابق اجرایی ایشان بنری تهیه و در کنار آن بازدید کنندگان از غرفه هنر های دستی طلاب مقطع سیکل نیز بازدید نمودند. بازدید کنندگان طلاب حوزه های علمیه استان به بعضی از دانش آموزان دبیرستان ها و دبستان ها و جمعی از خانواده طلاب بودندتوسط راوی نمایشگاه از محتوای غرفه ها آگاهی بیشتر پیدا کردند. این نمایشگاه در تاریخ7/7/94 همزمان با مراسم یادبود شهدای طلبه در حوزه علمیه الزهرا(س)با حضور مسولین فرهنگی شهر و توسط حضرت ای الله ناصری افتتاح گردید. یا زهرا. ان شاالله که مقبول ایشان واقع گردیده باشد.


     

     

    2 نظر »
    یشنهاد میکنم حتما بخونین .... 3 دقیقه وقت میگیره
    ارسال شده در 10 تیر 1394 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع

    پیشنهاد میکنم حتما بخونین …. 3 دقیقه وقت میگیره


    (((((دیدار دانشجوی مشروب خور با آیت الله بهجت (ره))))))))


    دانشجو بود…دنبال عشق و حال،خیلی مقید نبود،یعنی اهل خیلی کارها هم بود،تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی….


    از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم…قرار شد با مرحوم آیت الله بهجت(ره)هم دیدار داشته باشن..از این به بعد رو بذارید خود حمید

    براتون تعریف کنه…


    وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت…بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن،آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت و تعارف میکرد که

    وارد بشن…من چندبار خواستم سلام بگم…منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن…امااصلا صورتشون رو به سمت من

    برنمیگردوندن…درحالیکه بقیه رو خیلی تحویل میگرفتن…یه لحظه تو دلم گفتم:”"حمید،میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته

    باشه…تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره…!!!تو که خودت میدونی چقدر گند زدی…!!!”"خلاصه خیلی اون لحظه تو فکرفرو

    رفتم…تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم،وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم،کارامو سروسامون دادم،تغییر

    کردم،مدتی گذشت،یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم،از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره

    میخوان برن قم،چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن،اما به هرحال قبول کردن…


    اینبار که رسیدیم خدمت آقای بهجت،من دم در سرم رو پایین انداخته بودم،اون دفعه ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود،تو حال خودم

    بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن>>”"حمید..حمید…حاج آقا باشماست””


    نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر…آهسته در گوشم گفتن:


    - یکماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی…




    ترک هرگناه==نشاندن لبخند بر لبان نازنین حضرت مهدی علیه السلام…


    ترک هرگناه==برداشتن یک قدم در مسیر ظهور…(همساده امام رضا



     
    3 نظر »
    پیامی از سوی خدا به بنده های دل شکسته....
    ارسال شده در 6 تیر 1394 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع

     

     

    راز و نیاز با خوا,دردو دل با خدا

     

     می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود. همان دل های بزرگی که جای من در آن است، آن قدر تنگ

    می شود که حتی یادت می رود من آنجایم.


    دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش!


    هنوز من هستم.


    هنوز خدایت همان خداست!

    هنوز روحت از جنس من است!

    اما من نمی خواهم تو همان باشی!

    تو باید در هر زمان بهترین باشی.

    نگران شکستن دلت نباش!

    می دانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.

    و جنسش عوض نمی شود …

    و می دانی که من شکست ناپذیر هستم …

    و تو مرا داری …برای همیشه!

    چون هر وقت گریه می کنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد …

    چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای …

    چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،

    صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!

    درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!

    دلم نمی خواهد غمت را ببینم …

    می خواهم شاد باشی …

    این را من می خواهم …

    تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.

    من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)

    و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود …

    نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.

    شب ها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟

    اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!

    فقط کافیست خوب گوش بسپاری!

    و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!

    پروردگارت …
    با عشق !

    2 نظر »
    پنجمین پیروزی متوالی ایران/ شاگردان کواچ به قهرمان جهان هم رحم نکردند
    ارسال شده در 6 تیر 1394 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع


    تیم ملی والیبال ایران در نهمین مسابقه خود در لیگ جهانی 2015 از ساعت 21 در سالن 12 هزار نفری آزادی مقابل لهستان به میدان

    رفت که این بازی در نهایت با نتیجه 3 بر 2 به سود کشورمان به پایان رسید. تیم ملی ایران در این مسابقه در ست‌های اول، چهارم و

    پنجم با نتایج 25 بر 21، 25 بر 16 و 15 بر 11 مقابل مدافع عنوان قهرمانی جهان به برتری دست یافت و ست‌های دوم و سوم را با

    نتایج 25 بر 23 و 25 بر 21 واگذار کرد.

    نظر دهید »
    • 1
    • ...
    • 101
    • 102
    • 103
    • ...
    • 104
    • ...
    • 105
    • 106
    • 107
    • ...
    • 108
    • ...
    • 109
    • 110
    • 111
    • ...
    • 172

    آخرین مطالب

    • یا مهدی
    • یا صاحب الزمان ادرکنی
    • عید غدیر مبارک
    • سکانس دوم
    • شرح خطبه غدیر۱
    • شرح خطبه غدیر
    • آیه تطهیر
    • داستانک
    • به قلم استادم
    • انا لله و انا الیه الراجعون...