پرنسس های چادری

حجابم را دوست دارم چون خدایـــــــــــــم را دوست دارم . . .
 خانه تماس  پرنسس های چادری

آمار

  • امروز: 84
  • دیروز: 540
  • 7 روز قبل: 1318
  • 1 ماه قبل: 3184
  • کل بازدیدها: 91031
  • آزادی عاشقانه
    ارسال شده در 25 دی 1393 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع

    اصلا برای بعضی چیزها هر چقدر هم که بگردی و فکر کنی


    و خودت را به این در و آن در بزنی وصفی زمینی پیدا نمیکنی!!!


    نمیدانم چه بگویم در وصف نجابت و پاکدامنی ات


    و به خاطر صبر و استقامتت خواهر مسلمانم …


    آزادی عاشقانه ات را نمی فهمند …

    نظر دهید »
    چآدُرَم
    ارسال شده در 25 دی 1393 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع

    به بهشت زهرا می روم…
    قطعه ی شهدا…

    از کنار عکس ها عبور می کنم…

    چادرم را روی سرم محکم می کنم…
    و زیر لب می گویم…

    دشمن قلبت را نشانه گرفت…

    واسلحه ات را بر زمین انداخت…

    من تا زنده ام نمی گذارم…

    افکارم را نشانه میگیرند و چادرم را بر زمین زنند…

    امضـاء:

    +چآدُرَم

    1 نظر »
    از تو معذرتـــ می خواهمــ
    ارسال شده در 25 دی 1393 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع

     


    من از جانبــ تمامـ کسانی کهـ شعار دادند "مرگــ بر بدحجابــ" 

    از تو معذرتــ می خواهمـ

    من از جانبــ تمامـ کسانی کهـ شعار دادند " ملتــ ما بیدار استــ ، از بدحجابــ بیزار استــ”

    از تو معذرتــ می خواهمـ

    من از جانبــ تمامـ کسانی کهـ فعل تو را از خود تو جدا نکردند ،

    معذرتــ می خواهمـ

    من می دانمـ کهـ تو اگر اهمیتــ و فلسفهـ ی حجابــ را بدانی ،

    بهـ حجابتــ از من همـ پایبندتر خواهی بود 

    من می دانمـ کهـ اگر در فرهنگــ سالمی کهـ حکمـ اکسیژن را دارد ،

    نفس کشیده بودی ، ریه های عفافتــ غبــــــــار نمی گرفتــ 

    من می دانمـ کهـ اگر عمق نقشهـ ها و اهدافــ دشمن و تلاش

    شبانهـ روزی شان را برای تاراج حیا می دانستی ،

    مشتی محکمـ بر دهانشان می کوبیدی 

    عزیز دلمــ

    اسلامـ را با آن چیزی کهـ من و امثال من می گوییمـ و عمل می کنیمـ ،

    نشناس 

    حسابــ اسلامـ را از جامعهـ ی مسلمین جدا کن

    کهـ اگر ما بهـ اسلام درستــ عمل کرده بودیمـ ،

    پاکی همهـ جا را فرا می گرفتـــ 

    نظر دهید »
    با غرور قدم بگزار دختر چادری!
    ارسال شده در 25 دی 1393 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع

    با غرور قدم بگزار دختر چادری!

    تو یک نیلوفری!

    یک دختر ناز!

    یک دختر شیرین!

    بخند دختر چادری!

    یک دنیا پشت توست!

    دنیا دست هایش زیر پای توست!

    تو باارزشی نیلوفر من!

    دختر چادری!

    نظر دهید »
    کابوس تنهایی
    ارسال شده در 25 دی 1393 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع

    style="font-size: large;">


    قبل از خواب …


    به هیچ چیز فکر نکرده ام به جز تو …

    میدانم قبل از خواب به همه چیز فکر کرده ای …

    به جز من …



    تنهایی یک کابوس دارد و آن هم من و غصه هایم هستیم !

    ببین تنهایی ، دنیا انقدر بی رحم شده که به تو که از خود دنیایی هم رحم نمی کند ، بلاخره کسی پیدا شد که تو ازو بترسی ، بترس از من و غصه هایم که که در تنهاییت میوسوزانند تو را !

    بترس ای کابوس شب های بی کسان ، که من با غصه ای آمده ام که شب تورا تار کنم …
    نظر دهید »
    • 1
    • ...
    • 113
    • 114
    • 115
    • ...
    • 116
    • ...
    • 117
    • 118
    • 119
    • ...
    • 120
    • ...
    • 121
    • 122
    • 123
    • ...
    • 172

    آخرین مطالب

    • یا مهدی
    • یا صاحب الزمان ادرکنی
    • عید غدیر مبارک
    • سکانس دوم
    • شرح خطبه غدیر۱
    • شرح خطبه غدیر
    • آیه تطهیر
    • داستانک
    • به قلم استادم
    • انا لله و انا الیه الراجعون...