پرنسس های چادری

# به من بگو چرا ⁉️

?((واقبَلُوهُ فقد نَصَبَهُ الله.
اورا قبول کنید که خداوند او را منصوب نموده است.))?

با وجود توانایی تعقل و تفکر بشر برای انتخاب بهترین راه و بهترین افراد چه نیازیست خداوند فردی را برای مسئولیتی منصوب کند در حالی که وقتی خود انسان کسی را انتخاب کند راحت تر دستوراتش را می پذیرد و با او کنار می آید؟?

?در اینجا که مسئولیت خطیر راهبری امت اسلامی و حفظ شریعت است بنابراین شخصی شایسته این منصب و جایگاه است که ویژگی های متعددی مانند عصمت ،علم خدادادی و… در او جمع باشد
و عصمت از اوصافی است که تشخیص آن برای همه مردم ممکن نیست .
بنابراین تنها خداست که شخص معصوم را می شناسد و مردم صرفا از طرق معرفی خدا و پیامبر قادر به شناسایی او خواهند بود.✔️
#غدیر
#شرح_خطبه

#شواهدی_ازقرآن_برای_اثبات_امامت
#آیه_تطهیر
#غدیر
“إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا “
همانا خدا می خواهد که هر گونه رجس و پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و شما را پاک و طاهر قرار دهد».
(سوره احزاب آیه33)

در بعضی از این روایات آمده که پیغمبر (صلی‌الله علیه و آله) فاطمه و علی و حسن و حسین (علیهم‌السلام) را زیر عبا جمع کرد و فرمود، «خدایا اینها خاندان من هستند رجس و پلیدی را از آنها دور کن». در این هنگام آیه تطهیر نازل شد.

ابن کثیر، از علمای اهل سنت نیز، در تفسیر آیه تطهیر، روایتی از امام حسن (ع) نقل می‌کند که وی بر منبر گفته است: «ما آن اهل بیتی هستیم که خدا درباره‌شان این آیه را فرموده است». ابن کثیر همچنین از امام سجاد(ع) نیز نقل می‌کند که در پاسخ مردی از شام گفته است: «ما مصداق این اهل بیتیم».[۱۵]

#داستانک
#روز_سوم
#غدیر
?ماندنی سخت ?

شهر پر شده از پچ پچ ها و درگوشی هایی که همه او را زیر نظر دارند و در موردش حرف می زنند.
اما چیزی جزء زخم زبان ها و نیش و کنایه ها نیست،که باز قلب علی ع را به درد آورده…
- شنیده اید باید چون زنان و کودکان در خانه باشد و در جنگ شرکت نکند!!
-هرکسی که لیاقت حضور در جنگ را پیدا نمی کند،جنگ مرد شجاع می طلبد.
-شاید از چشم پیامبر افتاده ،وگرنه سابقه درخشانی در جنگ و مبارزه دارد…
-به گمانم از دوری راه و گرمای زیاد هراسان است….
اما علی ع هم خود را خوب می شناسد -که اگر پای جانش درمیان باشد برای حفظ اسلام و پیامبر خدا دریغ نمی کند- و هم منافقان بد دل و دسیسه هایشان را…

تنها کلام دلنشین رسول خداست که میتواند علی را آرام کند و در مدینه بماند…
این بی قراری اش که او را روانه کرده تا سراغ پیامبر برود نه از زخم زبان هاست ، بلکه
دلش کنار رسول خداست که ماندن را برایش دشوار کرده
او بماند در مدینه و پیامبر راهی میدان جنگ …
اما چون فرمان است چاره ای نمی بیند.

…
و رسول خدا به ایشان اینگونه میفرماید؛
برادرم به مدینه بازگرد…
(اما ترضی ان تکون منی بمنزله هارون من موسی الا اَنَّه لا نبیَّ بعدی؟
آیا خشنود نمی شوی که بگویم مَثَل تو نسبت به من،مَثَل هارون است نسبت به موسی.جز اینکه پس از من پیامبری نیست)

انشاءالله قاضی الحاجات به همه ما توفیق قربانی کردن نفس وقدرت دفع شیطان
وچشیدن طعم بندگی خودش رو عنایت کنه.??

???

???

راضی شدم با رفتنِ تنها,به قاضی
کوباندی اَم حتما که از اول بسازی

میل رُخَت کردم جوابت “لن ترانی"ست
هرچند داری,ساز کوکی می نوازی

قصد پریدن داشتم اما تو گفتی:
“با این کبوترها نَپَر ,وقتی تو -بازی-”

جانم پُر از زخم است دستانت ,جبیره
تآخیر تو ,شاید قضا سازد نمازی

تعبیر کن خواب پریشانم که شاید
باید برای حنجرم خنجر بسازی

مُلک دلم گویا ,چراگاهی و اِبلیس;
چون گوسفندی می چرد در این اراضی

دل دل نباید کرد,یکدل می شوَم من
سنگی به شیطان می زنم با سرفرازی

قربانی ,آماده است -نفسم را فراخوان
از آیه های عشق بر خوان- یک فرازی

خاکم کن اما, پیش از آن,دلداری اَم دِه
با دست خود, تو گیسوانم می نوازی؟

اسماعِ ایل ِ خوبِ هاجر می شوَم من
هروقت, با تو ,می کنم راز ونیازی

#عید_قربان
#بندگی
#مدرسه_علمیه_الزهرا_سلام_الله_علیها_یزد

شاعر:فاطمه زارع زردینی (معاون فرهنگی مدرسه)

#استاد_اخلاق
تازه میفهمم استاد اخلاق یعنی چه…
یعنی یکی از مردمردمان دیار باقرالعلوم که تو حتی یک بار هم از نزدیک ندیدی اش امروز آسمانی شود و اشک چشمان تو همچون پدر از دست داده بند نیاید???
یعنی سیدسیما و سیدخلقی امروز مهمان مادرش شود که از وقتی فهمیدی بیمارستان است تازه معنای نحسی کرونا برایت جابیفتد…
یعنی تمام کلمات آهسته و شمرده اش وقتی پاسخ سوالات پی در پی و شاید وسواس گونه ات را میداد جلودار افکارت شود…
یعنی تواضع خاکسارانه اش را در ورودی یک روضه ای که نه نسبتی با بانی داشت و نه پای شهیدی در میان بود ببینی و ذوق چشمان بانی از سرت نرود…
یعنی حاج آقایی را از دست داده باشی که وقتی امام جمعه شهرت شد ته دلت قرص باشد حرفهایش رنگ انقلاب و جهاد دارد…
یعنی هروقت پسرت را صدا میزنی خوشحال باشی که هرچند نامش را امامت ننهاده اما نایب نایبش تایید کرده است…
استاد اخلاق یعنی آخرین حرفهایی که به خانواده اش میزند دو کلمه است"الحمدلله بهترم…”
بله…امروز استاد اخلاق شهر ما بهترشد…اصلا خوب شد…همنفس با اجدادطاهرینش شد تا دیگر خس خس سینه اذیتش نکند.

ما که زبانمان قاصر است استاد…شما که امروز مهمان مادرت شده ای سلام اهالی یزد را برسان و بگو وضعیت یزد نه قرمز است و نه هشدار…یزد امروز سیاه شده است سیاه…???
اللهم عجل لولیک الفرج.

به قلم استاد مزین