يخ زدم ميان اين همه آفتاب عالم سوز
اي ارباب سايه ها
بيا كمي
گرم كن مرا
يخ زدم ميان اين همه آفتاب عالم سوز
اي ارباب سايه ها
بيا كمي
گرم كن مرا
درخت پير خانه ما
سرك مي كشد از ديوار
تا رصد كند
شايد
نرگس
گل كند
غروب جمعه!!!
شايد
حساسيت فصلي است
آبريزش چشم هايم
وقتي عطر گل نرگس از
باغ آدينه مي وزد!
این دل اگر کم است بگو سر بیاورم
یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم
خیلی خلاصه عرض کنم ” دوست دارمت “
دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم
دعا پشت دعا
برای آمدنت،
گناه پشت گناه
برای نیامدنت
دل درگیر میان این دو انتخاب
کدام آخر؟
آمدنت یا نیامدنت؟!