توی خیابونم
حسابی سر حال
گشت ارشاد هم هست
من چادر مشکی دارم پس نیازی نیست نگران باشم!
سر پیچ ایستادند
جوری که وقتی پیچیدی غافل گیر شوی!
از پیچ که رد می شوم دختر آدامس فروش نزدیک دختر هایی که فکر می کند به تذکر نیاز دارند!
می رود تند و سریع می گوید:
خاله ! گشت ارشاد بعد از پیچ ایستاده مواظب باش!
دختر آدامس فروش تذکر می دهد به دختر هایی که فکر می کند به تذکر نیاز دارند
گشت ارشاد هم تذکر می دهد به دختر هایی که فکر می کند به تذکر نیاز دارند
نمی دانم امر به معروفه!
آگاهیه!
امنیت اجتماعیه!
هر چی هست تذکری است
تذکری برای آدم هایی که فکر می کنند اگر پشت پیچ بایستند بهتر مچ می گیرند
و اصلا چه فرقی می کند که آن ها تذکر بدهند یا دخترک آدامس فروش
با هر دو تذکر امر به معروف می شود برای گذشتن از پیچ!
اما فقط برای گذشتن از پیچ!
ما تا همین جا را میبینیم تا سر پیچ را!
بعد پیچ چه فرقی می کند از تذکر ناراحت شوند یا از حجاب متنفر
یا اصلا این تذکر چه قدر مفید است!
یا از این که زودتر تذکر دخترک را شنیدند خوشحال که این بار به خیر ! گذشت!
.
حالم گرفته می شود
از این فقط سر پیچ را دیدن
از این تذکر های یک دقیقه ای
.
از پیچ دور می شوم دور
دلم نمی خواهد به پشت سرم نگاه کنم
صدای تذکر ها آزارم می دهد!
***********
موثر یا غیر موثر
همه ی ما می دانیم گردنه ای هست
که خدا بارها و بارها درباره ی آن به ما هشدار داده
یک دختر آدامس فروش نه
صدوبیست و چهار هزار پیامبر درباره ی آن به ما هشدار داده اند
و ما بی خیال بی خیال
روزی بابت تمام دلهایی که از آن ما نبوده اند و لرزانده ایم
و خانه هایی که سرد کرده ایم و از هم پاشیده ایم
از ما سوال می کنند
و به آن گردنه می رسیم
و ایستاده اند زنان و کودکان بی گناهی که ما مسئول پریشان کردن خانه هاشان بوده ایم
فقط برای یک هوس
روزی به ما نشان می دهند معنی عبد بودن را
و ما در حسرت همه ی آنچه از دست داده ایم آتش می گیریم
************