پرنسس های چادری

حجابم را دوست دارم چون خدایـــــــــــــم را دوست دارم . . .
 خانه تماس  پرنسس های چادری

آمار

  • امروز: 387
  • دیروز: 160
  • 7 روز قبل: 825
  • 1 ماه قبل: 2668
  • کل بازدیدها: 90491
  • شعر شرح حال امام خامنه ای (مدظله العالی)
    ارسال شده در 12 دی 1393 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع

    سرخوش زسبوی غم پنهانی خویشم

    چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم

    در بزم وصال تو نگویم زكم و بیش

    چون آینه خو كرده به حیرانی خویشم

    لب باز نكردم به خروشی و فغانی

    من محرم راز دل طوفانی خویشم

    یك چند پشیمان شدم از رندی و مستی

    عمریست پشیمان زپشیمانی خویشم

    از شوق شكرخند لبش جان نسپردم

    شرمنده جانان زگران جانی خویشم

    بشكسته‌تر ازخویش ندیدم به همه عمر

    افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم

    هر چند امین، بسته دنیا نیم اما

    دلبسته یاران خراسانی خویشم

     

    نظر دهید »
    $$ آدمک $$
    ارسال شده در 12 دی 1393 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع

    آدمک آخر دنیاست بخند

    آدمک مرگ همین جاست بخند

    دست خطی که تورا عاشق کرد

    شوخی کاغذی ماست،بخند

    آدمک خر نشوی گریه کنی

    آن خدایی که بزرگش خواندی

    به خدا مثل توتنهاست..بخند.

    1 نظر »
    *** بخند ***
    ارسال شده در 12 دی 1393 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع

    ازچشم هایت هرچه بگویم عجیب نیست

    سرزمین من همین لبخند های توست

    که میانه ی جزر ومد نگاهت گیر می کند

    نمیداند بیاید یا برود،باشدیا نباشد،بخندد یا….

    یا….یا…..بخندد

    احساس روزهای پیری درنگاهم موج میزند

    دیگر لبخند هایم طعم جوانی نمی دهد

    دستم را بلندمی کنم وصدایم را هم…

    تومی دانی که باید….

    هر بار نام اعظمت را برده ام،شده است

    این بار یا می شود یا….یا…..

    یا می شود این دل به هیچ صراطی مستقیم نیست

    به هیچ لبخندی جز تو خودش را نمی فروشد……

    نظر دهید »
    خدایااااا
    ارسال شده در 12 دی 1393 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع

    خدایااااا….

    گفتم:خدایا از همه دلگیرم.گفت:از من؟

    گفتم:خدایا دلم را ربودند.گفت:پیش از من؟

    گفتم:چقدر دوری!گفت:تو یا من؟

    گفتم:خدایا تنها ترینم.گفت:پس من؟

    گفتم:خدایا کمک خواستم.گفت:از غیر من؟

    گفتم:خدایا دوستت دارم.گفت:بیش از من؟

    گفتم:خدایا اینقدر نگو من.گفت:من توأم،تو من.

    “دلخوش عشق شما نیستم”

    ای اهل زمین!!!!به خدا معشوقم من آن بالایی ست…..

    نظر دهید »
    می خوام دعا کنم....
    ارسال شده در 12 دی 1393 توسط دختری از قبیله آفتاب در بدون موضوع

    می خوام دعا کنم نه برای خودم برای دوستای مجازیم که:بعضیاشون خیلی گرفتارن،بعضیاشون خیلی دلشکستن،بعضیاشون خیلی تنهان بعضیاشون خیلی نا امیدن،بعضیاشون عاشقن….

    خدا جون:هوای دلاشون رو داشته باش یه دستی به سر و گوش زندگیشون بکش…

    نذار حسرت به دل بمونن،نذار ایمانشون ضعیف بشه،دستشونو بگیر…

    خدا منو بیخیال….ولی دل این دوستای مهربونمو شاد کن!خدایا،به یگانگیت قسمت میدم نذار آرزو هاشون”آرزو“بمونه…..

    نظر دهید »
    • 1
    • ...
    • 137
    • 138
    • 139
    • ...
    • 140
    • ...
    • 141
    • 142
    • 143
    • ...
    • 144
    • ...
    • 145
    • 146
    • 147
    • ...
    • 172

    آخرین مطالب

    • یا مهدی
    • یا صاحب الزمان ادرکنی
    • عید غدیر مبارک
    • سکانس دوم
    • شرح خطبه غدیر۱
    • شرح خطبه غدیر
    • آیه تطهیر
    • داستانک
    • به قلم استادم
    • انا لله و انا الیه الراجعون...