امــــروز دیـر بــــــــود…. خیلی وقت بود دلم تنگ شده بود برای حرف هایی از این جنس خیلی وقت بود دلم تنگ شده بود برای آدم هایی از این جنس خیلی وقت بود دلم می خواست کمی دور بشوم از حرف هایی که روحم را خسته می کند خیلی وقت بود…. امروز اما این خیلی وقت به سر آمد امروز مجبور شده بودم با کسانی هم گروه بشوم که دوستان من نبودند از این آدم هایی بودند که دلم برایشان تنگ شده بود امروز بعد از مدت ها به جای حرف زدن راجع به رنگ مو و رنگ رژ از رنگ مشکی چادرم حرف زدم امروز بعد از مدت ها راجع به قیمت چادر حرف زدم راجع به مغازه هایی که چادر های بهتری دارند امروز بعد از مدت ها کنار دو دوستی نشستم که حرف های مشترک زیادی داشتیم بعد از مدت ها یک دل سیر حرف زدم و نفس راحتی کشیدم امروز اما کمی ناراحت بودم از این که 4 سال دیر در دانشکده پیدایشان کرده بودم از این که گم کرده بودم آدم هایی را که نگاهشان را دوست داشتم از این که…. چه قدر زود دیر می شود. امروز دیر بود دیر بود برای پیدا کردن دیر بود برای یک نفس راحت کشیدن برای یک حس خوب درونی دیر بود امروز دیر بود… ***************** پایان برای من شروع بود برای تو همه چیز همان معنا را می دهد که هست!
امــــروز دیـر بــــــــود...