نگاه مهربان
نگاهت را به عالمي نمي فروشم!!!
حالم كه بد ميشود تنها چيزي كه مشغول مي كند ذهنم را تويي….
نه خودت….
نگاهت را ميگويم…
حالم كه بد است فكر ميكنم شايد آن لحظه نگاهم نمي كني!!!
احساس بچگانه اي است نه……؟؟؟
آخر ميداني…؟؟؟
حالم كه بد ميشود تنها چيزي كه مشغول مي كند ذهنم را تويي….
نه خودت….
نگاهت را ميگويم…
حالم كه بد است فكر ميكنم شايد آن لحظه نگاهم نمي كني!!!
احساس بچگانه اي است نه……؟؟؟
آخر ميداني…؟؟؟
دست خودم كه نيست ميترسم از نبودنت…
تو كه نيستي همه چيز ناگهاني خوب مي شود و خيلي ناگهاني تر بد…
تو را كه ندارم تمام دنيا هم زانو بزنند در مقابلم …
باز هم يك جاي كار مي لنگد انگار…
خداي من…
كنارم كه نيستي در روشنايي روز گم مي شوم …
از فرط تاريكي شب كور مي شوم…
نه خودم … قلبم كور ميشود و گم مي كنم راه خوبي ها را…
نگاهم كن مهربانم…
كه نگاهت را…
به عالمي نمي فروشم…
.