چادر خاكي
بعضي وقتها كه دل چادرم از اينهمه طعنه و تهمت مي شكند …
بر مي دارمش با هم مي رويم گلزار شهدا
چند تا وصيت نامه هم برايش مي خوانم
حرفهاي قشنگشان را برايش تكرار مي كنم
دل دو تايمان باز مي شود …
عاشق تر از هميشه بر مي گرديم خانه…
فقط كاش قسمتم بشود ببرمش مدينه
تا داستان مظلوميت بي بي را با چادر خاكي برايش تعريف كنم…