- پسر که جلوتر از مادر نمی ایستد پسرم…بیا پشت سرم،آن “سیاه مرد” با من کار دارد نه تو…
- مشتهایت را باز کن پسرم…آن” سیاه مرد” خیلی وقت است که رفته…
- مرد که گریه نمی کند پسرم…کمی کمکم کنی دوباره باهم به خانه برمی گردیم…
- می شود اینبار تو جلوتر بروی پسرم؟آخر گاهی وقتها پسر عصای دست مادر می شود دیگر…
- پسر بزرگ راز دار مادر است نور چشمم.نکند حسین وزینبم بویی ببرند البته سوالهای پدرتان اباالحسن بامن…
- چادرم خونی و خاکی شده اشکالی ندارد پسرم…بازوانم که بهتر شود خوب می شویمشان دیگر اثری نمی ماند…
- راستی خانه مان کدام طرف بود پسرم…؟چشمهایم کمی تار شده حسنم…
- نکند کابوس های شبانه ات زینبم را حساس کند نورچشمم؟برادر بزرگ باید مایه آرامش خواهر باشد حسنم…
- به پدرت این روزها بیشتر سلام کن پسرم آخر مردم مدینه بد شده اند حسنم…
- مرد باید قوی باشد پسرم…گمانم تو و حسین برای بردن تابوتم کافی باشید…
- سلمان را که دیدی بگو به پدرت زیاد سربزند پسرم.شاید او بتواند از کنار چاه جدایش کند…
- داریم به خانه می رسیم نور چشمم…قولهایت یادت نرود…انگار نه انگار…
سلام دوستان!اینم ادامه ی نشانه های آخرالزمان به گفته ی پیامبر!امیدوارم خوشتون بیاد!
رسول خدا(ص)فرمود: »! در آن زمان، به تزیین مساجد مى پردازند، آن چنان که معابد یهود و نصارا را تزیین مى کنند، قرآن ها را مى آرایند (بى آنکه به محتواى آن عمل کنند) مناره هاى مساجد طولانى، و صفوف نمازگزاران فراوان، اما دل ها نسبت به یکدیگر دشمن و زبان ها مختلف است!.
«سلمان» گفت: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن هنگام، پسران امت مرا با طلا تزیین مى کنند، و لباس هاى ابریشمین حریر و دیباج مى پوشند، و از پوست هاى پلنگ براى خود لباس تهیه مى کنند!.
«سلمان» عرض کرد: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن هنگام، زنا آشکار مى گردد، معاملات با غیبت و رشوه انجام مى گیرد، دین را فرو مى نهند، و دنیا را برمى دارند.
«سلمان» گفت: آیا این امر شدنى است اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن هنگام، طلاق فزونى مى گیرد، و حدى براى خدا اجرا نمى شود، اما با این حال، به خدا ضرر نمى زنند (خودشان زیان مى بینند).
«سلمان» گفت: آیا این شدنى است اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن هنگام، زنان خواننده، و آلات لهو و نوازندگى آشکار مى شود، و اشرار امتم به دنبال آن مى روند.
«سلمان» گفت: آیا این شدنى است اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن هنگام، اغنیاى امتم براى تفریح به «حج» مى روند، و طبقه متوسط، براى تجارت، و فقراى آنها براى ریا و تظاهر! در آن زمان اقوامى پیدا مى شوند که قرآن را براى غیر خدا، فرا مى گیرند، و با آن همچون آلات لهو، رفتار مى کنند، و اقوامى روى کار مى آیند که براى غیر خدا، علم دین فرا مى گیرند، فرزندان نامشروع فراوان مى شود، و قرآن را به صورت غنا مى خوانند، و براى دنیا بر یکدیگر سبقت مى گیرند.
«سلمان» عرض کرد: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! این در زمانى است که، پرده هاى حرمت دریده مى شود، گناه فراوان، بدان بر نیکان مسلط مى گردند، دروغ زیاد مى شود، لجاجت آشکار، و فقر فزونى مى گیرد، و مردم با انواع لباس ها بر یکدیگر فخر مى فروشند، باران هاى بى موقع مى بارد، قمار و آلات موسیقى را جالب مى شمرند، و امر به معروف و نهى از منکر را زشت مى دانند.
به گونه اى که مؤمن در آن زمان، از همه امت خوارتر است، قاریان قرآن و عبادت کنندگان، پیوسته به یکدیگر بدگوئى مى کنند، و آنها را در ملکوت آسمان ها افرادى پلید و آلوده مى خوانند.
«سلمان» عرض کرد: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن هنگام، ثروتمند رحمى بر فقیر نمى کند، تا آنجا که نیازمندى در میان جمعیت به پا مى خیزد و اظهار حاجت مى کند، و هیچ کس چیزى در دست او نمى نهد!.
«سلمان» گفت: آیا این امر شدنى است اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن هنگام، «رویبضة» سخن مى گوید!.
«سلمان» عرض کرد: پدر و مادرم فدایت باد اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)! «رویبضة» چیست؟
فرمود: کسى درباره امور مردم سخن مى گوید، که هرگز سخن نمى گفت (و کسى اظهار نظر مى کند که مجال اظهار نظر به او نمى دادند).
در این هنگام، طولى نمى کشد که فریادى از زمین برمى خیزد، آن چنان که هر گروهى خیال مى کنند، این فریاد در منطقه آنها است.
باز مدتى که خدا مى خواهد، به همان حال مى مانند، سپس در این مدت زمین را مى شکافند و زمین پاره هاى دل خود را بیرون مى افکند، فرمود: منظورم طلا و نقره است، سپس به ستون هاى مسجد با دست مبارکش اشاره کرد، گفت: همانند اینها! و در آن روز، دیگر طلا و نقره اى به درد نمى خورد (و فرمان الهى فرا مى رسد) این است معنى سخن پروردگار: «فَقَدْ جاءَ اَشْراطُه».(1)
عَنْ فاطِمَةَالزَّهْراءِ(علیها السلام) :« مَنْ أَصْعَدَ إِلَىاللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ أَهْبَطَ اللّهُ إِلَیهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.»
هر كه عبادت خالصش را به سوى خدا بالا فرستد، خداوند متعال برترین بهره و سودش را به سوى او پایین فرستد.
- نتیجه صلوات بر زهرا(علیها السلام)
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ لى رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) یا فاطِمَةُ مَنْ صَلّى عَلَیكِ غَفَرَ اللّهُ لَهُ وَ أَلْحَقَهُ بى حَیثُ كُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) به من گفت: اى فاطمه! هر كه بر تو صلوات فرستد، خداوند او را بیامرزد و به من، در هر جاى بهشت باشم، ملحق گرداند.
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: یا رَسُولَ اللّهِ إِنْ لَمْ یكُنْ یرانى فَأَنَا أَراهُ، وَ هُوَ یشُمُّ الرّیحَ.
فَقالَ النَّبِىُّ(صلى الله علیه وآله): أَشْهَدُ أَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنّى.
پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) همراه با مرد نابینایى به خانه فاطمه(علیها السلام) آمد، بلافاصله فاطمه(علیها السلام)خود را كام پوشاند.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: چرا خود را پوشاندى با این كه او تو را نمىبیند؟ فاطمه(علیها السلام) فرمود: اى پیامبر خدا! اگر او مرا نمىبیند، من كه او را مىبینم و او بوى مرا حس مىكند! پیامبر اكرم فرمود: گواهى مىدهم كه تو پاره دل منى.
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): مَنْ تَخَتَّمَ بِالْعَقیقِ لَمْ یزَلْ یرى خَیرًا.
كسى كه انگشتر عقیق به دست كند، همیشه خیر مىبیند.
عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: أَلْبِشْرُ فى وَجْهِ الْمُؤْمِنِ یوجِبُ لِصاحِبِهِ الْجَنَّةَ.
گشاده رویى در چهره مؤمن براى صاحبش، بهشت را سبب مىشود.
«عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: سَأَلْتُ أَبى رَسُولَ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) لِمَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ.
قال(صلى الله علیه وآله وسلم): مَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ إِبْتَلاهُ اللّهُ بِخَمْسَ عَشَرَةَ خَصْلَةً:یرْفَعُ اللّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ عُمْرِهِ، وَ یرْفَعُ اللّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ رِزْقِهِ، وَ یمْحُوا اللّهُ عَزَّوَجَلَّ سیماءَ الصّالِحینَ مِنْ وَجْهِهِ، وَكُلُّ عَمَل یعْمَلُهُ لا یوجَرُ عَلَیهِ، وَ لا یرْتَفِعُ دُعاؤُهُ إِلىَ السَّماءِ، وَ لَیسَ لَهُ حَظٌّ فى دُعاءِ الصّالِحینَ، وَ أَنّهُ یمُوتُ ذَلیلاً، وَ یمُوتُ جائِعًا، وَ یمُوتُ عَطْشانًا، فَلَوْ سُقِىَ مِنْ أَنْهارِ الدُّنْیا لَمْ یرْوَ عَطَشُهُ، وَ یوَكِّلُ اللّهُ مَلَكًا یزْعَجُهُ فى قَبْرِهِ، وَ یضیقُ عَلَیهِ قَبْرُهُ وَ تَكُونُ الظُّلْمَةُ فى قَبْرِهِ، وَ یوَكِّلُ اللّهُ بِهِ مَلَكًا یسْحَبُهُ عَلى وَجْهِهِ، وَ الْخَلائِقُ ینْظُرُونَ إِلَیهِ، وَ یحاسَبُ حِسابًا شَدیدًا، وَ لا ینْظُرُ اللّهُ إِلَیهِ وَ لا یزَكّیهِ وَ لَهُ عَذابٌ أَلیمٌ.»
از پدرم رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)درباره مردان و زنانى كه در نمازشان سستى و سهل انگارى مىكنند، پرسیدم.
آن حضرت فرمودند: هر زن و مردى كه در امر نماز، سستى و سهل انگارى داشته باشد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مىگرداند:1ـ خداوند، بركت را از عمرش مىگیرد،2ـ خداوند، بركت را از رزق و روزىاش مىگیرد،3ـ خداوند، سیماى صالحین را از چهره اش محو مىكند،4ـ هر كارى كه بكند بدون پاداش خواهد ماند،5ـ دعایش مستجاب نخواهد شد،6ـ برایش بهره اى از دعاى صالحین نخواهد بود،7ـ ذلیل خواهد مُرد،8ـ گرسنه جان خواهد داد،9ـ تشنه كام خواهد مرد، به طورى كه اگر با همه نهرهاى دنیا آبش دهند، تشنگىاش برطرف نخواهد شد،10ـ خداوند، فرشته اى را برمىگزیند تا او را در قبرش ناآرام سازد،11ـ قبرش را تنگ گرداند،12ـ قبرش تاریك باشد،13ـ خداوند فرشته اى را برمىگزیند تا او را به صورتش به زمین كشد، در حالى كه خلایق به او بنگرند،14ـ به سختى مورد محاسبه قرار گیرد،15ـ و خداوند به او ننگرد و او را پاكیزه نگرداند و او را عذابى دردناك باشد.
گريههاي بيامان
باز از تو مي نويسم ، اي تمام هستي جهان
از تو مي نويسم اي مسافر دل جهان
شعله شعله آتشي به پاست در درون من
تند و پرشتاب هر چه مي رود جلو زمان …
از خودم سوال مي كنم هميشه : از زمين
تا شما چقدر فاصله است ، چند كهكشان ؟!
تا شما كه مويمان سپيد شد به راهتان
تا شما كه فرش راهتان شده است آسمان
روزهاي هفته كارمان شده است انتظار
عصرهاي جمعه بغض گريه هاي بي امان …
جمعه هم گذشت و تو نيامدي و من هنوز
از تو مي نويسم اي تمام هستي جهان…
..جــهت تــعـــجــــیل در فـــرج مـــولا صــلوات..
غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
از شما دور شدن زار شدن هم دارد
هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند
عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد
عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمش
چشم بیمار شده تار شدن هم دارد
آنقدر حرف در این سینه ما جمع شده
این همه عقده تلنبار شدن هم دارد
از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند
لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد
نکند منتظر مردن مایی آقا؟؟؟
این بدی مانع دیدار شدن هم دارد
الهم عجل لولیك الفرج